اقدامات ، نقشه ها و حتی ادبیاتی که آقای احمدی نژاد بکار میبندد ، هیچکدام برازنده یک دولتمرد نبوده و بیشتر به رهگذری میماند که تصادفا به کاخ ریاست جمهوری ایران راه یافته و این مقام خطیر را بر عهده گرفته است .
شاید در جهان نیز بعضی از رئیس جمهور ها نیز بشکلی تصادفی به کاخ ریاست جمهوری کشور متبوعشان راه یافته باشند ولی این رهگذرها با تلاش و فعالیتهای مشاوران خود بسرعت خود را با مقتضیات مقام خطیری که بدان دست یافته اند تطبیق داده و در راه منافع کشورشان هرچه در توان دارند انجام داده و میدهند . در این سالها که درآمد نفتی ایران به عرش اعلاء زده و سرمایه سرشار و بی سابقه ای وارد کشور میگردد ، برعهده گرفتن مقام خطیری همانند رئیس جمهوری فرصت بسیار مهمی بشمار میآید . ولی ایشان بجای فعالیتهای زیربنائی ، مبارزه با مشکل بیکاری ، تجدید صنایع فرسوده و قدیمی نفتی و دیگر مسائل ملی درست همانند دوست صمیمی اش یعنی آقای هوگو چاوز سیاست زشت پوپولیستی که برازنده یک رئیس جمهور نمیباشد را در پیش گرفته است .
امروز کسی نمیتواند از رئیس جمهور عزیزمان این سئوال را بپرسد که درآمدی که در دوسال اخیر از فروش نفت بدست آورده را چه کرده است ؟ زیرا هرکسی که بخواهد این سئوال را مطرح نماید در ردیف بزغاله هائی قرار خواهد گرفت که او چندی پیش با ادبیاتی که بیشتر در کوچه و خیابانها آنرا میشنویم ، از آنها یاد نمود . تشبیه روشنفکران کشور به بزغاله از طرف احمدی نژاد به معنای جایگیری فردی ناکفا در مقامی خطیر همانند ریاست جمهوری میباشد . احمدی نژاد که سخنانش بر عکس خارج در داخل کشور خریداری ندارد ، حتی نمیداند که مخالفت نقش مهمی در توسعه و پیشرفت کشور داشته باشد .
صحبت از کمبود دولتمردان و ناکفائی آنها در کشورمان و شکل گیری حکومت و احزاب بیشتر بر اساس روابط شخصی خود یکی از نواقص برنامه ریزی بیست سال اخیر است که هیچ برنامه ای برای تربیت دولتمردان بر اساس استانداردهای بین المللی ، صورت نگرفته است . این کمبود و نقص وجود دولتمردان واقعی ، ایران را در زمینه های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و تکنولوژیکی دچار مشکلات بسیاری مینماید .
یک دولتمرد باید به چهارچوب حقوق ملی و بین المللی صادق مانده ، برای بالابردن سطح رفاه و تمول مردم کشور متبوعش سیاستهائی اتخاذ نموده ، از ارزشهای ملی ، تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی حفاظت نموده و ترتیب انتقال آنها به نسلهای آینده را شکل دهد . بهمین دلیل دولتمردان در تثبیت موقعیت ژئوپلیتیکی ، ژئواستراتژیکی ، بکارگیری قدرت ملی ، ، حفظ تاریخ ملی ، کمک به تاریخ جهانی ، سیاست ، دیپلماسی ، حقوق و اقتصاد نقش بسیار مهمی را بر عهده میگیرند . برای درک درجه اهمیت این آموزش دولتمردان ، نگاهی اجمالی به تاریخ سیاسی نزدیک ایران کافی خواهد بود . بعنوان مثال حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیای آمریکا خود بعنوان " هاراگیری سیاسی " در لیتراتورهای سیاسی جهان جای گرفته است . بعد از آن احمدی نژاد یک اشتباه سیاسی دیگر در ارمنستان مرتکب گردید بدینترتیب که ایشان در ساعات اول سفر بیست و دوساعته خود به ارمنستان وقتی شنید که باید بهمراه هیئت ارمنی از عابده مسخره و کذائی نسل کشی به اصطلاح زیارت نماید ، بهانه ای تراشیده و ارمنستان را به مقصد ایران ترک نمود که این اقدام را تنها باید بعنوان خطائی استراتژیکی ارزیابی نمود .. ...
خب در اینجا باید پرسید که وظیفه ای که مشاوران آقای رئیس جمهور بر عهده دارند ، چیست ؟ آیا مهمترین وظیفه آنها تزریق دیدگاه دولت مداری به این رهگذری که تصادفا به مقام ریاست جمهوری راه یافته نیست ؟ نکند آقای رئیس جمهور مشکلی داشته باشد ؟ برتری یک دولتمرد در تعیین استراتژی و اجرای آنها تنها محدود به زمینه ای خاص نبوده و زمینه های نظامی ، سیاسی ، اقتصادی ، تکنولوژیکی ، اجتماعی – فرهنگی را شامل میگردد. یک دولتمرد همچنین باید تغییر و تحولات موازنه قدرت را از نزدیک دنبال نموده و حقایق را مورد ارزیابی قرار دهد .
احمدی نژاد بعد از برسرکار آمدن با اقداماتی که بر همگان معلوم است ، در واقع عقده های روانی خود را در هر فرصتی نشان داده است . وضعیت بقدری وخیم بود که هیچکدام از روشنفکران جامعه او را جدی ندانسته و سخنتانش را مهم نشمردند . هیچیک از مردم ایران جه در داخل و چه در خارج از کشور سخنان احمدی نژاد که بوی کین و خون میدهند را مورد حمایت و تأئید قرار نداده است . آقای رئیس جمهور نیز از این عدم محبوبیت در میان روشنفکران خبردار بوده و از اینرو در هر فرصتی سخنان خود را متوجه رفع و تخلیه این عقده های سنگین روانی مینماید .احمدی نژادی که اکنون از قدرت خود سرمست میباشد نباید فراموش کند که هیچگاه در بین روشنفکران جائی نخواهد داشت .
احمدی نژاد و جماعتی که او را حمایت مینمایند در واقع نیک میدانند که آخرین روزهای قدرت را در دست داشته و مردم ایران یکبار دیگر به این رهگذر رأی نخواهند داد . زیرا در همه پرسیهائی که بعمل آمده محبوبیت آقای احمدی نژاد به زیر بیست و پنج درصد افت کرده است . احمدی نژاد که با شعارهائی همانند " آوردن پول نفت بر سر سفره مردم " ، " ازبین بردن شکاف عمیق مابین ثروتمند و فقیر " و مهرورزی به مقام ریاست جمهوری ایران دست پیدا کرد ، با فضای جنگ سردی که بوجود آورده است ، ضربه مهلکی به مردم ایران میزند . آقای رئیس جمهور که به احتمال قوی به مشاوران خود نیز گوش نمیدهد ،ایران را بسوی مهلکترین و خطرناک ترین نقطه تاریخی خود پیش میبرد .
به نقل از......